ارزیابی مقایسه ای استراتژی های تولید در کلاس جهانی
بی شک یکی از آثار مهم تحولات قرن بیستم در محیط تجاری و تولیدی، جهانی شدن است. در شرایط کنونی تولید از یک تصمیم محدود و در قلمرو ملی فراتر رفته و به مرزهای جهانی و در حد یک تصمیم استراتژیک تبدیل شده است. در واقع طی دو دهه ی اخیر به دلیل رقابت شدید، بسیاری از شرکت های تولیدی اهداف استراتژیک، ارزش ها و اولویت های خود را بازنگری کرده و در نهایت به ضرورت تعیین راهکار تولید در کلاس جهانی رسیده اند. از طرفی با توجه به محدودیت منابع سازمانی و نظر به اینکه اجرای همه استراتژی ها بطور همزمان و کامل به منابع زیادی نیاز دارد، اولویت بندی استراتژی های شرکت ها امری ضروری است. جهانی که در آن زندگی می کنیم ناپایدار، متحرک و بسیار متحول است. تغییرات آنچنان پی در پی و سریع رخ می دهد که در بسیاری از موارد نهتنها پیشی گرفتن بلکه حتی تصور و خیال آن نیز ناممکن است. در چنین شرایطی تولیدکنندگان و سازمان های جهانی که نوید دهنده عملکرد رقابتی بالا در عرصه رقابت جهانی اند. با نیمی از سرمایه و امکانات لازم، محصولات را با کیفیتی بهتر، تنوعی بیشتر و با قیمتی پایین تر به بازارهای جهانی عرضه می کنند. ضرورت تولید و فعالیت سازمان ها و شرکت ها در سطح برتر و جهانی داشتن یک استراتژی مناسب می باشد، بعبارت دیگر باید گفت موفقیت سازمان ها در سطح جهانی به استراتژي آن ها وابسته است. مدیران ارشد سازمان ها نیز همواره در جستجوی راهحلی برای حصول اطمینان از اجرای استراتژی های خود بودند و در این میان روش های ارزیابی عملکرد را به عنوان ابزاری جهت کنترل اجرای استراتژی های خود برگزیده اند. یکی از ابزارهای موفق در این زمینه، سیستم های کارت امتیازی متوازن است. این روش با ترجمه چشم انداز و استراتژی های سازمان به عبارت قابل درک، از برداشت های متفاوت جلوگیری کرده و با همسو ساختن اهداف فردی و سازمانی به اجرای موفقیت آمیز استراتژی کمک میکند. شرایط دنیای امروز به صورتی است که تولید به عنوان یکی از معیارهای صنعتی بودن کشورها مطرح می گردد لذا شرکت ها ناگزیراند در چنین شرایطی یک استراتژی مناسب برای رسیدن به سطح جهانی و برتر تولید انتخاب کنند. در واقع رسیدن به این سطح از تولید، مستلزم داشتن یک استراتژی مناسب است. بسیاری از شرکت های بزرگ بینالمللی نیز از این الگو در چشمانداز و رسالت خود سود می برند. از طرف دیگر با دانش بر اینکه صنعت مادر محسوب می شود و با لحاظ کردن پتانسیل های عظیم و اهمیت این صنعت در زمینه توسعه و اینکه فرصتهای شغلی را در بسیاری از رشتههای مختلف و غالبا در یك شرایط بینالمللی ایجاد میكند، تعیین یک استراتژی مناسب در این صنعت منجر به افزایش چشمگیر توان رقابتی تولید کنندگان، کاهش مداوم هزینه ها و قیمتها می شود که طبعا به دیگر صنایع نیز سرایت خواهد کرد.